افرادي که دستخوش يک يا چند حمله افسردگي اساسي بدون وجود دوره هاي ماني مي شوند، تحت عنوان افسردگي اساسي نام برده شده اند. اين اختلال عموماً با مسائل عمده بهداشتي همراه است. ميزان شيوع اين اختلال در ايالت متحده امريکا در حدود 1 تا 2 درصد براي مردان و 3 الي 6/4 درصد براي زنان گزارش شده است (مير و ديگران، 1984؛ به نقل از آزاد، 1384). خطر اين اختلال در طول زندگي يعني درصد کساني که در بعضي از مراحل زندگي خود افسردگي اساسي را تجربه نموده اند، درمردان 8-2 درصد و در زنان 26-20 گزارش شده است (بويد  و وسيمن ، 1981؛ به نقل آزاد، 1384).

 

 

 

 

در بين کساني که در بيمارستان هاي رواني بستري مي شوند بيشترين فراواني، مربوط به اسکيزوفرني و پس از آن افسردگي است. اما در مراکز باليني خارج از بيمارستان، بيماران افسرده بيشترين درصد را شامل مي شوند به نحوي که تخيمن زده شده است يک سوم کل بيماران رواني را تشکيل دهند (وودروف و ديگران، 1975؛ به نقل از آزاد، 1384). برآوردهاي  جديد حاکي از آنست که 16 درصد جمعيت، حداقل يک دوره افسردگي را در نقطه اي از زندگي شان تجربه خواهند کرد (کسلر و همکاران، 2003). به علاوه افرادي که يک دوره افسردگي اساسي را تجربه مي کنند درخطر بالايي براي دوره هاي افسردگي بعدي قرار مي گيرند و با هر دوره، خطر دورهاي بعدي به طور معني داري افزايش مي يايد (مولر و همکاران، 1999).

 

 

 

 

 

جنس: مطالعات بين المللي بدون ارتباط با کشور تحت مطالعه، افسردگي يک قطبي را در زن ها دو برابر شايعتر از مردان نشان داده است. فرض شده است که علل اين تفاوت ممکن است مربوط به تفاوت هاي هورموني، اثرات زايمان و عوامل استرس زاي رواني- اجتماعي متفاوت براي زن و مرد و مدل هاي رفتاري درماندگي آموخته شده باشد (سادوک و سادک، 2003 ترجمه پورافکاري، 1385).

 


سن: سن متوسط شروع اختلال افسردگي حدود 40 سالگي است. در تقريباً 50 درصد بيماران، سن شروع بين 50-20 سالگي مي-باشد. اختلال ممکن است در کودکي يا سالمندي هم شروع شود هر چند ندرتاً چنين است. ولي بعضي از داده هاي همه گير شناختي جديدحاکي از آن است که ميزان بروز اين اختلال، احتمالاً در افراد زير 20 سال درحال افزايش است (سادوک و سادوک، 2003؛ ترجمه پورافکاري، 1385).

 


وضعيت تاهل: افسردگي يک قطبي در افرادي که فاقد رابطه بين فردي نزديک هستند يا از همسر خود طلاق گرفته و يا جدا شده اند بيشتر ديده مي شود.
ملاحظات اجتماعي- فرهنگي: بين طبقه اجتماعي و افسردگي يک قطبي رابطه اي وجود ندارد. فقط اينکه افسردگي در مناطق روستايي بيشتر از مناطق شهري ديده مي شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

تعریف نظری اختلال افسردگی اساسی

تعریف عملیاتی اختلال افسردگی اساسی

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه در مورد اختلال افسردگی اساسی

مقدمه    12
افسردگی    12
تاریخچه افسردگی    12
اختلال افسردگی اساسی    13
شیوع    16
سبب شناسی اختلال افسردگی اساسی    17
عوامل زیست شناختی    17
عوامل نوروشیمیایی    18
عوامل روان پویشی    19
عوامل یادگیری    20
نظري های افسردگی    20
نظريه شناختی    20
نظریه اصالت وجودی    21
عوامل شخصیتی    22
مدل رفتاری لوینسون    23
مدل خویشتن داری رم    24
مدل شناختی بالینی بک    25
نظریه شیکه تداعی    29
مدل دزماندگی آموخته شده
مدل تکرار غیرارادی خودنظم بخش
مدل سبک های پاسخی به افسردگی
مدل شناختی جدید بک از افسردگی
مدل زیرسیستم های شناختی متعامل

پیشینه ی پژوهش در مورد اختلال افسردگی اساسی

تحقیقات انجام شده اختلال افسردگی اساسی در داخل کشور

تحقیقات انجام شده اختلال افسردگی اساسی در خارج کشور

نتیجه گیری