هدف از این پایان نامه بررسی انتقال به مرحله والدینی و تاثیر آن بر رضایت زناشویی می باشد.

 

 

مطالعات نشان داده‌اند که انتقال به مرحله والدینی همواره باعث کاهش رضایت زناشویی می‌شود. (کوان و همکاران ،1985). اولین اندیشمندی که این پدیده را بررسی کرد لی مسترز  در سال 1957 بود. نتایج شگفت انگیز مطالعات او نشان داد که بالغ بر 83% از زوج‌ها بحران‌های شدیدی را بعد از تولد اولین فرزندشان تجربه می‌کنند. بدون توجه به این موضوع که آیا قبلاً رابطه سالمی داشته‌اند یا نه و اینکه بارداری مطلوب آن‌ها بوده است یا نه. مطالعه تعقیبی  (دایر ،1963) نتایج مشابهی را نشان داد ولی تنها نیمی از شرکت کنندگان بحران‌های شدیدی را گزارش دادند در حالی که یک سوم آن‌ها بحران‌های متوسط را نشان دادند. از آنجا که این مطالعات اولیه به نتایج متفاوتی رسیدند. برخی از مطالعات نشان دادند که یک تغییر منفی بزرگ و ناگهانی در رضایت زناشویی اتفاق می‌افتد که به طور احتمالی ادامه می‌یابد (به عنوان مثال پرنسر، پرات، هانس برگر و گالانت ،2000)؛ و مطالعات دیگر کاهش کوتاه مدت، فصلی را در رضایت زناشویی نشان دادند (کوان و کوان،2003).

 

 


 اما در پژوهش بلسکی و روین (1990) تأثیر انتقال به مرحله  والدینی برای افراد و زوج‌ها یکسان نمی‌باشد. آن‌ها مصاحبه های مشترکی با همسران در چندین دفعه در طی دوره انتقال که شامل سه ماهه سوم بارداری، زمانی که کودک به سه ماهگی، نه ماهگی و سی و شش ماهگی رسید انجام دادند. نتایج نشان داد تنها 16% از زوج‌ها تغییرات منفی زیادی را گزارش دادند. در واقع زمانی که متغیرهایی مثل عشق، تعارض، و دو سو گرایی زناشویی ، اندازه گیری شد، حداقل نیمی از شرکت کنندگان هیچ تغییری را گزارش نکردند و تغییرات مثبت نسبتاً کمی را نیز گزارش دادند. بنابراین، درحالی که این محققان در کل کاهش در رضایت زناشویی را گزارش کردند، این کاهش در درصد بالایی مشاهده نشد و برخی از زوج‌ها شاهد افزایش کیفیت زناشویی خود بودند.

 

 

 

لارنس، کاب، راتمن، و راتمن (2008) سئوالی که مطرح کردند این است که آیا کاهش رضایت زناشویی برای همسران مستقل از والد بودن آن‌ها است، یا نه این کاهش یک امر معمولی است. آن‌ها از زوج‌ها خواستند که پرسشنامه رضایت زناشویی را کامل کنند؛ و یک گروه کنترل همسران بدون فرزند انتخاب کردند. نتایجی که بدست آمد این بود که: والدین در حال گذار به والدینی کاهش بیشتری را نسبت به زوج‌های بدون فرزند تجربه کردند. بنابراین محققان نتیجه گرفتند که کاهش در رضایت زناشویی نتیجه انتقال به مرحله والدینی است و یک پدیده تجربه شده هنجار و معمولی برای تمام زوج‌های متأهل نیست. 

 

 

 


در مطالعات لارنس و همکارانش، شرکت کنندگان به طور کلی کاهش در رضایت زناشویی را گزارش کردند اما شدیدترین کاهش توسط والدینی گزارش شد که رضایت بیشتری قبل از بارداری داشتند. با این حال رضایت زناشویی این زوج‌ها می‌تواند نسبت به زوج‌هایی که کاهش کمتری در رضایت زناشویی داشتند، بالاتر باقی بماند. این پژوهشگران نتیجه گیری کردند که میزان رضایت زناشویی در طی دوران بارداری می‌تواند به عنوان یک متغیر میانجی در جریان انتقال به مرحله  والدینی باشد. در روابط زناشویی، زن و شوهر می‌توانند انتقال به مرحله  والدینی را به روشی منحصر به فرد تجربه کنند. در یک مطالعه کیفی، کوان و کوان 96 زوج را از اول بارداریشان تا سال اول مدرسه کودکان آن‌ها پیگیری کردند. نتایج این مطالعه نشان داد در طی شش ماه اول تولد کودک زنان نسبت به مردان کاهش شدیدتری در رضایت زناشویی تجربه می‌کردند. در شش تا هجده ماهگی مردان کاهش بیشتری در رضایت زناشویی تجربه کردند. در طی این ماه‌ها زن و شوهر هر دو گزارش کردند که زنان نسبت به سال قبل توجه کمتری به شوهرانشان دارند. بنابراین به نظر می‌رسد مراقبت از کودک، مراقبت از همسر را کاهش می‌دهد. این یافته‌ها، نتایج مطالعات قبلی از جمله مطالعه بلسکی و پنسکی در 1988 را تایید می‌کند. که دریافتند رضایت زناشویی ابتدا در زنان و سپس در مردان کاهش می‌یابد.

 

 

 


فهرست مطالب

مقدمه    13
تئوری سیستم‌های خانواده    15
عوامل تمايز مراحل رشد خانواده    18
نقش‌های والدینی    22
رضایت زناشویی در انتقال به مرحله  والدینی    23
چالش‌ها برای زوج‌ها بعد از تولد فرزند    28
روابط پدر و مادر    29
تأثیر بر فرد    31
تعارض و افسردگی    33
خستگی    37
اوقات فراغت و مصاحبت    37
تقسیم کار و دیدگاه‌های جنسیتی    39
هویت و اضافه بار نقش    45
صمیمیت هیجانی و جنسی    47
مذهب و معنویت    51

يشينه تحقيقاتي 
پيشينه داخلی
پيشينه خارجی 

منابع و مآخذ
منابع فارسی    
منابع انگلیسی