هدف از این تحقیق بررسی هوش هیجانی با فرمت docx در قالب 32 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 


فهرست مطالب
هوش هیجانی
3-1-2 هوش هيجاني32
4-1-2 نظريه هوش هيجاني37
2-2 پيشينه پژوهش70
1-2-2 پژوهش هاي داخل كشور70
2-2-2 پژوهش هاي خارج كشور72

 

 

دو هزار سال پیش افلاطون گفت: « تمام یادگیری ها دارای یک زیربنای هیجانی و عاطفی هستند».  بر اساس گفته ی افلاطون از آن زمان تا کنون دانشمندان، پژوهشگران و فیلسوفان زیادی در جهت اثبات یا نفی نقش احساسات در یادگیری، مطالعات زیادی انجام داده اند . متاسفانه تفكر حاكم در اين 2000 سال اين بود كه هيجانها مانع انجام كر و تصميم گيري صحيح مي شوند و تمركز حواس را مختل مي سازند .

 

 

در سه دهه گزشته حجم رو به رشد تحقيقات ، خلاف اين مطلب را ثابت كرد . در سال 1950 دكتر ابراهام مازلو مقاله اي  در زمينه ارتقا نيازهاي هيجاني – جسمي ، معنوي و رواني نوشت كه بعد از دوره رنسانس ، انقلاب و تحول عظيمي در زمينه تجليل از مكتب انسان گرايي به وجود آورد . 
بين سالهاي 1970 تا 1980 نظريه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسانها گرديد . اما موضوع هوش هيجاني نخستين بار توسط پيتر سالووي  و جان ماير  در سال 1990 مطرح شد ( آقايار ، شريفي درآمدي ، 1386 ، صص 71، 72 ) .  

 

 


در واقعيت امر ما دو ذهن داريم، يکي که فکر مي کند و ديگري که احساس مي کند. اين دو راه متفاوت شناخت، در کنشي متقابل، حيات رواني ما را مي سازند. ذهن خردگرا همان مقام درک و فهم است که به مدد آن قادر به تفکر و تعمق هستيم. ولي در کنار آن نظام ديگري نيز براي دانستن وجود دارد، نظامي تکانشي و قدرتمند و گهگاه غيرمنطقي، يعني ذهن هيجاني. تقسيم ذهن به دو بخش هيجاني و خردگرا تقريبا مانند تمايزي است که عوام ميان «قلب» و «سر» قائلند.

 

 

احساس يقين حاصل از «گواهي  قلبي» بر درست بودن چيزي، متفاوت با گواهي عقلي و تا حدودي عميق تر از آن است. نسبت کنترل عقلاني ذهن بر بخش هيجاني آن روند يکنواختي دارد; هر چه احساس شديد تر باشد، ذهن هيجاني مسلط تر و ذهن خردگرا بي اثر تر مي گردد. به نظر مي رسد که اين ترتيب، از امتيازي سرچشمه مي گيرد که تکامل طي اعصار متمادي به احساسات و ادراک هاي شهودي ما داده است تا راهنماي پاسخ هاي آني ما در موقعيت هاي مخاطره آميز باشند; زيرا گاها لحظه اي تامل براي فکر کردن درباره کاري که بايد انجام شود، ممکن است به قيمت از دست دادن زندگي ما تمام شود. اين دو ذهن در اکثر موارد بسيار هماهنگ عمل مي کنند اما با اين وجود، دو ذهن  خردگرا و هيجاني نيروهاي نسبتا مستقل از هم هستند.