هدف از این تحقیق بررسی مالیات و نقش آن در جامعه با فرمت docx در قالب 24 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 

 

فهرست مطالب

2-2-1 اهمیت مالیات

2-2-2 نقش مالیات در جامعه

2-2-3 مالیات و جایگاه آن در اقتصاد

2-2-4 نگاهی بر درآمدهای مالیاتی

2-3- مفهوم و تعریف مالیات و اصول وضع آن

2-4- مفهوم اجتناب مالیاتی

2-5-تمایز فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی

2-5-1- زمینه های پیدایش فرار مالیاتی

2-5-2- اندازه گیری فرار مالیاتی در ایران

2-5-3- کارت بازرگانی، کد اقتصادی و فرار مالیاتی

2-5-4-ناکارآمدی نظام مالیاتی ایران، علل و زمینه ها

2-6- رابطه مفاهیم مالیاتی با مفاهیم حسابداری و گزارشگری

2-6-1- اختلاف بین سود حسابداری و سود مشمول مالیات از دیدگاه تئوری

2-6-2- اختلافات اساسی بین سود مشمول مالیات و سود حسابداری

2-6-3- اختلاف درآمد مشمول مالیات ابرازی و قطعی

پیشینه

منابع

 

 

 

امروزه مالیات به عنوان یکی از ابزارهای مهم سیاست اقتصادی محسوب شده و نقش آن در اقتصاد ملی و کلان به عنوان عامل تعیین کننده از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به طوری که درآمدهای مالیاتی یکی از منابع مهم درآمدی دولت هاست. به طور مثال حدود نود درصد از درآمدهای دولت آلمان و استرالیا از طریق درآمدهای مالیاتی تامین می شود. حتی در کشورهایی که از منابع غنی همچون نفت و گاز برخوردار هستند، مالیات از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به طوری که در حال حاضر در ایران حدود سی و پنج درصد از درآمد های دولت را تشکیل می دهد. دولت ها با اتخاذ سیاست های مختلف  اقتصادی در زمینه مالیات می توانند سیاست های انقباضی و انبساطی گوناگون را با توجه به شرایط مختلف اقتصادی اتخاذ و از این طریق نسبت به رفع مشکلات اقتصادی از قبیل تورم و رکود اقدام نمایند. (نشریه سامان بهار1389)

 

 

 

از دیدگاه اجتماعی، توسعه بخش مالیات و وابستگی دولت بر درآمدهای مالیاتی، باعث تقویت ساختار دموکراسی می شود و نظارت مردم را بر ارکان حکومت توسعه می بخشد. در جامعه مبتنی بر مالیات، کارایی و اثربخشی در حداکثر خود قرار می گیرد و منابع تولید کمترین اتلاف را دارند. اما با گذشت بیش از هفتاد سال از ایجاد نظام مالیاتی در ایران هنوز این بخش مهم نظام اقتصادی، نتوانسته خود را با نیازهای اقتصادی کشور و تحولات اقتصادی دنیا هماهنگ کند و مطابق با آنها پیش رود. در حالی که درآمدهای مالیاتی نسبت به تولید ناخالص داخلی در فرانسه هفتاد درصد، در کره جنوبی چهل درصد، در آمریکا هفتاد و پنج درصد و در آلمان و انگلیس بالای شصت درصد است. این رقم در ایران به کمتر از هفت درصد تولید داخلی می رسد. ( نشریه سامان بهار1387 ).